همتی:

آقای رئیسی! استعفا دهید، اگر

آقای رئیسی! استعفا دهید، اگر به گزارش سنج نیوز، زئیس سابق بانک مزکزی به هم میهن اظهار داشت: با صراحت بگویم. دوستان دولت فکر کردند توافق نزدیک است. گفتند ارز 4200 تومانی را برداریم تحریم هم که برداشته می شود، مشکل افزایش قیمت پیدا نمی نماییم. اما بهر دلیلی توافق انجام نشد و گرفتاری های جدید پیش آمد. حالا مدام می گویند گذشتگان بانی وضعیت موجود هستند. پس شما برای چه آمدید رییس جمهور شدید؟ پس چرا در جلسات مناظره می گفتید ما می آییم وضع را درست می کنیم؟



«شما به مردم گفتید پول ایران را پس از یورو و دلار قوی ترین پول منطقه خواهیم کرد. شما گفتید تورم را تک رقمی می کنید. شما گفتید جلوی استقراض از بانک مرکزی را می گیرید. مگر آقای رئیسی اینها را نگفت؟ مگر آقای رضایی نگفت؟ مگر تمام پوششی هایی که همراه آقای رئیسی آمده بودند اینها را نگفتند؟ این ادعاها چه شد؟
حالا مدام می گویند گذشتگان بانی وضعیت موجود هستند. پس شما برای چه آمدید رییس جمهور شدید؟ من پیشنهاد می دهم اگر واقعا گمان می کنید قبلی ها وضع را خراب کرده اند و شما نمی توانید آنرا درست کنید، استعفا دهید و کنار بروید. بگذارید انتخابات جدید با مشارکت اکثریت مردم برگزار گردد...»
عبدالناصر همتی، رییس کل سابق بانک مرکزی و نامزد سیزدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری گفت و گو با هم میهن را می پذیرد. محور اصلی گفته ها، ارز است و قیمت هایی که بی مهابا پیش می رود ولی پای موضوعات سیاسی هم به بحث باز می شود.
از فشار دولت بر بانک مرکزی صحبت می شود و درباره ی سلطان چاپ پول، نسبتی که به او می دهند، توضیح می دهد.
او درباره ی کند شدن روند رشد نقدینگی که مسئولان به آن می بالند می گوید: «شما یک دنیای موازی درست کرده اید و می گویید نقدینگی و تورم را کنترل کرده ایم، درحالی که هیچ یک از آنها درست نیست. کسری بودجه همچنان ادامه دارد. وقتی در جهان واقعی می بینیم همه نرخها افزایش خواهد یافت کافی ست یک ماشه مانند اعتراضات کشیده شود و خروج سرمایه هم این شوک را تقویت کند، طبیعی ست که نرخ ها بالا می رود.»


بتازگی برخی مسئولان رشد نرخ ارز را به اعتراضات نسبت داده اند، اما شما درتوئیت هفته گذشته خود این دو را بی ارتباط دانستید. به عقیده شما اعتراضات به هیچ وجه نمی تواند دلیل رشد قیمت ها باشد؟
قبل از این که به این پرسش شما پاسخ دهم، به برنامه ای اشاره می کنم که سال ۱۳۹۷ قبل از آنکه مسئولیت بانک مرکزی را برعهده بگیرم به دکتر روحانی دادم. در آن برنامه اشاره کردم، با ناترازی ای که در سیستم مالی کشور وجود دارد و با نقدینگی متراکم و رشد مداوم آن، مقدمات شوک ارزی در کشور فراهم است. امضای ترامپ برای خروج از برجام عملا ماشه را کشید. وقتی ماشه کشیده می شود، تمام گسلی که در اقتصاد بوجود آمده به حرکت درمی آید. در این برنامه چهار صفحه ای که به زودی در اختیار رسانه ها قرار خواهم داد، تاکید کردم که ما اگر برنامه ریزی خوبی داشته باشیم، فقط می توانیم از بروز ابرتورم جلوگیری نماییم، اما اساسا تورم ۵۰ درصدی خواهیم داشت.
در توئیت هفته گذشته نیز تاکید کردم این جهش به معنای آن نیست که در دنیای موازی شما، اتفاقات دیگری نیفتاده است. نقدینگی همچنان به شدت درحال رشد است. همان اتفاقاتی که پیش از خروج ترامپ افتاد یعنی ناترازی شدید بانکی، نقدینگی متراکم شده و سیاست ارزی غلط تثبیت دلار، امروز هم درحال وقوع است و فضا را برای یک شوک جدید مستعد کرده است. شما امروز رشد ۳۵ درصد پایه پولی را دارید. البته دوستان همیشه این نقد را وارد می کنند که در دوره شما هم این رشدها وجود داشت. من در پاسخ به این دوستان می گویم که هیچگاه نگفتم در دوره ای که من در بانک مرکزی مسئولیت داشتم، وضعیت مساعد بود. ما در آن دوره و در فشار حداکثری موجود توانستیم جلوی فروپاشی را بگیریم. هیچگاه نگفتیم عملکرد خیلی خوبی داشته ایم. اگر گمان کردید که با ۲۰۰ هزار بشکه صادرات نفت آن هم با قیمت بشکه ای ۲۰ دلار در شرایطی که کرونا در شدیدترین حالت بروز کرده بود، می شد همه نرخها را ثابت نگاه داشت، نادرست فکر کرده اید. ما در این شرایط سخت توانستیم جلوی فروپاشی اقتصادی را بگیریم.
امروز که به عملکرد مسئولان نقد وارد می نماییم، به این جهت است که وعده دادند اگر بیایند همه چیز را درست می کنند. به این دوستان می گویم شما هم نتوانستید درست کنید. ما این حق را به خودمان می دهیم که از شما انتقاد نماییم. شما بامداد تا شب عملکرد دولت را مورد شدیدترین نقدها قرار می دادید. امروز هم من پاسخ شما را می دهم و می گویم شما هم حرف های بی ربط زدید و وعده های نادرست به مردم دادید.
شما به مردم گفتید پول ایران را پس از یورو و دلار قوی ترین پول منطقه خواهید کرد. شما گفتید تورم را تک رقمی می کنید. شما گفتید جلوی استقراض از بانک مرکزی را می گیرید. مگر آقای رئیسی اینها را نگفت؟ مگر آقای رضایی نگفت؟ مگر تمام پوششی هایی که همراه آقای رئیسی آمده بودند، اینها را نگفتند؟ این ادعاها چه شد؟ من امروز به این ادعاها اشاره دارم.
روند فعلی اقتصاد بگونه ای پیش می رود که هر شوکی به مثابه ماشه عمل خواهد نمود و انتظارات تورمی را تشدید خواهد نمود. هر تکانه ای شوک جدید ایجاد خواهد نمود.

یعنی اعتراضات شوک بوجود آورده و در حقیقت همان کشیدن ماشه بوده است؟
بله، شوک ایجاد کرده، اما دلیل جهش نرخ، اعتراضات نیست. دلیل، فاندامنتال های بازار است. فاندامنتال بازار می گوید نمی توانید تورم ۴۰ یا ۵۰ درصد داشته باشید، ولی نرخ ارز تکان نخورد. می توانید نرخ ارز را با تزریق نگه دارید، ولی در مواقعی که یک شوک مانند اعتراضات ایجاد می شود جهش رخ خواهد داد. در زمان بروز شوک، افرادی که احتمال افزایش قیمت را می دهند برای حفظ ارزش دارایی خود، متقاضی بازار می شوند. ازاین رو نمی خواهم بگویم اعتراضات هیچ تاثیری نداشته است، اما تاکید می کنم که تاثیر اصلی را در عمل خود باید دید. شما یک دنیای موازی درست کرده اید و می گویید نقدینگی و تورم را کنترل کرده ایم، درحالی که هیچ یک از آنها درست نیست. کسری بودجه همچنان ادامه دارد. مرکز پژوهش های مجلس دو ماه پیش اعلام نمود ۵۶درصد درآمدهای ارزی پیشبینی شده در بودجه محقق شده و تا آخر سال ۳۰۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه خواهیم داشت. این همان دلیل اصلی است که انتظارات تورمی بوجود می آورد. وقتی در مهرماه ۳.۲ درصد رشد پایه پولی اتفاق می افتد، به این مفهوم است که به زودی نقدینگی افزوده می شود. این اتفاق است که انتظارات تورمی بوجود می آورد. وقتی در جهان واقعی می بینیم همه نرخها افزایش خواهد یافت، کافی است یک ماشه مانند اعتراضات کشیده شود و خروج سرمایه هم این شوک را تقویت کند، طبیعی ست که نرخ ها بالا می رود.
شوک ها، انتظارات بالقوه را تبدیل به بالفعل می کند. یعنی شما احتمال جهش نرخ را می دادید، حالا مطمئن هستید که جهش رخ می دهد. ازاین رو می توانم بگویم عامل افزایش قیمت ارز، تحریم و کسری بودجه مستمر است. همیشه تاکید کرده ام کاهش ارزش پول کشورها دو عامل دارد. یک: درآمد ارزی کم شود، دو: تورم در کشور اتفاق بیفتد. هر دوی این موارد به نظر من به تحریم باز می گردد. اگر تحریم را حل نکنید، درآمدتان کاسته می شود و وقتی درآمد کم می شود، کسری بودجه تامین نمی شود و در این صورت به هر راهی متوسل شوید به استقراض از بانک مرکزی ختم می شود. این که آقایان می گویند تصمیم گرفتیم از بانک مرکزی استقراض نکنیم، نشان داده است که سواد اقتصادی ندارند. اگر از بانکها قرض بگیرید، اگر اوراق بفروشید یا هر راه دیگری بروید به استقراض از بانک مرکزی ختم می شود. امکان دارد در کوتاه مدت از بانک مرکزی قرض نگیرید، اما در بین مدت منجر به استقراض از بانک مرکزی می شود، چونکه تمامی راه هایی که رفتید به بانک مرکزی می رسد.

امسال تنخواه ۶۰ هزار میلیارد تومانی را حذف کردند و از حساب شرکتهای دولتی استفاده کردند.
باز هم فرقی نمی نماید. از حساب شرکتهای دولتی سه ماه، چهار ماه یا پنج ماه برداشت می کنید، اما ماه ششم باید این پول را بازگردانید.

شتاب رشد نقدینگی هم بنابراین در چند ماه گذشته کمتر شد.
حساب های شرکتهای دولتی را در بانک مرکزی متمرکز کردند و عملا پول شرکتها را از بانکهای تجاری به بانک مرکزی آوردند. وقتی پولی در بانک مرکزی سپرده می شود پایه پولی را می کاهد و برعکس این اتفاق، پایه پولی را زیاد می کند. اما این پول را برای یک مدت محدود در اختیار دارید، پس از چند ماه این پول از بانک مرکزی بیرون می آید و باردیگر رشد نقدینگی شتاب می گیرد. شاید در کوتاه مدت بتوان با اقتصاد بازی کرد اما در بین مدت و بلندمدت تمام آثار آن هویدا می شود.
امروز اضافه برداشت بانکها به بالای ۱۵۰ هزار میلیارد تومان رسیده و ریپو بالای ۶۰ تا ۷۰ هزار میلیارد تومان شده. جمع این دو یعنی ۲۲۰ هزار میلیارد تومان اضافه برداشت بانکها را شکل می دهد. فرقی نمی کند از بانک مرکزی قرض بگیرید یا بانکها اضافه برداشت داشته باشند. هر دو تبدیل به افزایش پایه پولی می شود. پایه پولی هم ضرب در ۸ در یک فرآیند سه چهارماهه تبدیل به نقدینگی می شود.

بانک مرکزی عرضه های سنگینی در بازار ارز دارد. به نظر می رسد نرخ دلار به علت این عرضه ها هنوز واقعی نیست. به نظر شما نرخ واقعی دلار چقدر است؟
بانک مرکزی در عرضه ها به علت آنکه هیچ اصولی را رعایت نمی کند، تاثیری در بازار نخواهد داشت. چرا می گویم اصولی را رعایت نمی کند؟ چون الان اختلاف بین نرخ ها بسیار زیاد است. بازارساز باید بتواند در بازار قیمت تعیین کند. اگر اسم خودتان را بازارساز بگذارید و عملا نتوانید قیمت را در بازار مدیریت کنید، بازارساز نیستید بلکه تابع بازار هستید. بانک مرکزی امروز تابع بازار است.

در دوره شما هم بانک مرکزی گاهی از بازار تبعیت می کرد.
بله در دوره هایی ما کمبود ارز داشتیم و در مواقعی تابع بازار شدیم. اما امروز دوستان می گویند مشکل ذخایر ارزی ندارند. ما هم که ذخایر کافی ارزی به لحاظ اسکناس برای آنها نگه داشتیم. پس در این شرایط نباید تابع بازار باشند. باید به این نکته توجه داشت که فقط مداخله مشکل را حل نمی نماید. روزانه ۱۰۰ میلیون دلار هم ارز تزریق کنید، ماهی سه میلیارد دلار باید عرضه داشته باشید، یعنی تمام ذخایر ارزی را باید عرضه کنید ولی باز هم موفق نمی شوید چونکه نرخی پایین تر از بازار می دهید. وقتی پایین تر از بازار نرخ می دهید، دیگر بازارساز نیستید بلکه تابع بازارید.
این فاصله ای که وجود دارد موجب می شود سفته بازان از این فاصله استفاده نمایند تا وقتی که اجازه سفته بازی می دهید قدرت مدیرت نرخ را نخواهید داشت. اگر به خاطر داشته باشید در دوره من هم نرخ به ۳۲هزار تومان رسید. اما من اجازه ندادم روی این نرخ بماند. من همان زمان نرخ ارز را ۳۲۵۰۰ تعیین کردم. این کار جسارت می خواست. اما این کار انجام شد و زمانی که این پست را تحویل می دادم، دلار به ۲۲ هزار و ۵۰۰ تومان رسیده بود. در نظر داشته باشید نیمه اول سال ۱۳۹۹ کل وصولی ارزی بانک مرکزی یک میلیارد دلار بود. با این وجود بازار کنترل شد. در اردیبهشت ۱۴۰۰ اختلاف نرخ نیما با بازار آزاد کمتر از پنج درصد بود. اصلا نرخ نیما نباید بیشتر از پنج درصد با بازار آزاد فاصله داشته باشد. امروز اختلاف این دو بازار به بالای ۳۵ درصد رسیده است. در این شرایط دیگر شما بازارساز نیستید و نمی توانید بازار را مدیریت کنید. بازارساز شدن هم اصولی دارد که باید صورت گیرد.

یکی از اقدامات بانک مرکزی برای مدیریت بازار انتشار اوراق سکه و اوراق ارزی بود. انتظار این بود که این ابزارها تقاضا را پوشش دهد، اما نشد. دلیل ناموفق بودن این اقدام چیست؟
در دوره ما هم این ابزارها را پیشنهاد می دادند. وقتی شما با قیمت ۱۵ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان اوراق سکه عرضه کردید، به این مفهوم است که دلار ۴۰ هزار تومان را به رسمیت شناخته اید. وقتی بانک مرکزی سکه ۱۶ میلیون تومانی را می پذیرد، یعنی رسما به بازار آلارم افزایش نرخ ارز داده است.
پس از انتشار اوراق سکه، عملا لیدری بازار به سکه داده شد درحالی که قبل از آن ارز لیدری بازار را برعهده داشت.
نرخ ها پس از انتشار اوراق به شدت افزوده شد و بازارساز هدایت بازار را از دست داد. وقتی شما اعلام می کنید نرخ سکه ۱۶ میلیون تومان باشد، یعنی به بازار ارز سیگنال می دهید که به ۴۰ هزار تومان برسد درحالی که نرخ دلار آن زمان ۳۴ تا ۳۵ هزار تومان بود. انتشار این اوراق یکی از اشتباهات استراتژیک بانک مرکزی بود. از اوراق متصل به ارز هم هیچ استقبالی نشد و این نشان داده است که ما فقط بصورت صوری می خواهیم وظیفه ای انجام دهیم.

سال ۱۳۹۹ سازمان برنامه پیشبینی از نرخ ارز عرضه کرده بود که بر طبق آن نرخ دلار در سال ۱۴۰۱ تا ۳۵ هزار تومان تخمین زده می شد. با عنایت به عبور از این پیشبینی فکر می کنید دلار تا آخر سال به چه عددی برسد؟
من پیشگو نیستم. اگر من در بانک مرکزی بودم می توانستم نرخ را پایین تر از پیشبینی تحقق دهم اما از سیاست های امروز بانک مرکزی خبر ندارم. شما باید نرخ حقیقی ارز را ثابت نگاه دارید نه نرخ اسمی ارز را. اگر خوب عمل کنند می توانند نرخ را کاهش دهند، اما اگر برنامه درستی نداشته باشند امکان دارد نرخها افزایش بیشتری را تجربه کند. اگر انتظارات تورمی کنترل شود یا روش های بیشتری برای خنثی کردن تحریم ایجاد شود می توان نرخ ارز را کنترل کرد.
روزی که من به بانک مرکزی آمدم، دلار ۱۱۶۰۰ تومان بود، ظرف یک ماه به ۱۹ هزار تومان رسید. همه صرافی ها تعطیل شده بود و معاون ارزی من را بازداشت کرده بودند و عملا کنترل بازار را از دست داده بودم. تا بتوانم کنترل اوضاع را به دست بگیرم، دو ماه طول کشید، اما توانستیم دو سال نرخ ارز را نگه داریم. در مواقعی که فشارها زیاد شد، کسری بودجه زیاد شد و فشارنقدینگی بیشتر شد، مقداری کنترل از دست بانک مرکزی خارج شد.

این که امروز نرخ نیما عقب تر از بازار نگاه داشته شده به نظر می آید به علت فشار دولت و ذینفعان ارزی است کما این که در جلسه هفته گذشته معاون ارزی برکنار شده با معاونین سابق بر این مورد تاکید شده بود. سیاست های ارزی تا چه اندازه تحت تاثیر عدم استقلال بانک مرکزی به مسیر نادرست کشیده می شود؟
دو نوع استقلال منظور نظر است. یک استقلال این است که بانک مرکزی هر کار خواست انجام دهد که این منظور ما نیست. بحث ما استقلال کارشناسی بانک مرکزی است. یعنی اگر بانک مرکزی را مسئول کنترل نرخ تورم کردیم باید استدلال های کارشناسی آنرا به رسمیت بشناسیم. این که هر روز برای بانک مرکزی تصمیم بگیریم و به رغم مخالفت بدنه کارشناسی با فشار بر اعمال نظرات اصرار بورزیم، یعنی استقلال بانک مرکزی را نادیده گرفتیم.
در یک دوره ای در زمان ما، نرخ نیما پایین تر از نرخ بازار بود. فکر می کردیم تحریم کوتاه مدت است و با مذاکراتی که صورت می گیرد، برجام باز می گردد. ازاین رو تلاش کردیم به نرخها شوک ندهیم. اما وقتی تحریم طولانی شد و مثل امروز از برجام قطع امید می شود، دیگر نمی توان شکاف بین نیما و بازار را حفظ کرد. هرچقدر این شکاف را ادامه دهیم رانت و مشکلات آن بیشتر خواهد شد. وقتی اختلاف بیشتر از ۱۰ هزار تومان می شود، طبیعی است که زیرمیزی ها آغاز می شود. چنانچه در آن دوره هم ما احساس می کردیم. بنابراین سعی کردیم نرخ نیما را به بازار آزاد برسانیم. امروز هم باید این فاصله از بین برود.
اما مشکل امروز دولت این است که کالاهای اساسی را با ETS تطبیق داده. نرخ ETS میانگین قیمت نرخ ارز در سنا یعنی بازار متشکل، صرافی ها و نیماست. چون نیما وزن زیادی در ترکیب قیمت دارد روی ETS می نشیند. اگر بانک مرکزی نیما را به نرخ بازار برساند، نرخ ارز کالاهای اساسی هم افزایش قیمت پیدا می کند و این یعنی جهش باردیگر در قیمت این کالاها. اواخر سال ۱۳۹۹ که می گفتیم نرخ ۴۲۰۰ را حذف نکنیم و حتی سال ۱۴۰۱ هم سفارش کردم که این نرخ را حذف نکنند، بنابراین بود. تا وقتی که تحریم ها را حل نکرده ایم حذف یارانه ارزی کالاهای اساسی موجب تورم شدید این کالاها می شود. دولت در موقعیت بسیار سختی قرار گرفته است. دولت یا باید بپذیرد که رانت نیما را ادامه دهد یا بپذیرد که قیمت کالاهای اساسی بالا برود. البته یک راه سومی هم وجود دارد و آن این که ETS را برای کالاهای اساسی در نظر بگیرد و برای باقی کالاها نرخ را بالا ببرد که مفهوم آن ایجاد باردیگر ارز جهانگیری این دفعه با نرخ ۲۸ هزار تومان است.
ما ارز ۴۲۰۰ به کالاهای اساسی اختصاص می دادیم اما قیمت کالاهای اساسی ثابت نماند و تورمی نزدیک به تورم کل داشت.
بله تورم داشت. من یک سوال از شما دارم. چرا وقتی ارز ۴۲۰۰ تومان حذف شد، قیمت این کالاها چند برابر شد؟ به جهت اینکه بازار منتظر استفاده از این موقعیت بود و از شوک ارزی ایجادشده استفاده نمود. اما اگر از همان ابتدا اختصاص ارز ارزان صورت نمی گرفت به اندازه سایر کالاها تورم ایجاد می شد.
شوک نیست. نرخها واقعی شد. درست می گویید که کالاهای اساسی رشد قیمت داشت، اما رشد قیمت کالاهای اساسی به اندازه سایر کالاها نبود. متاسفانه به علت قاچاق و رانت این رشد قیمت صورت گرفت. به نظرم اینها را باید کنترل کرد.

کالاها از گمرک که خارج می شود دیگر قابل کنترل نیست.
می توان کنترل کرد ولی نمی خواهند کنترل کنند. منافع آنهایی که واردات انجام می دهند و رابطه برقرار می کنند اجازه نمی دهد کنترل صورت گیرد.

در فهرست ارزی که بانک مرکزی اعلام می کرد رانت های عجیبی دیده می شد. بطورمثال شرکتهای خارجی که ارز ۴۲۰۰ تومانی دریافت می کردند...
شما بعنوان حکمران باید تصمیم بگیرید. می خواهید تحریم را مقاومت کنید یا خیر. در شرایط تحریمی باید شرایط خاص اقتصادی را در نظر بگیرید. این که بگویید اقتصاد آزاد باشد و نرخ تک رقمی باشد در شرایطی که شدیدترین تحریم ها برقرار است، بیراهه است. این حرف خیلی لیبرالیستی ست. متعلق به کشوری است که آزادی ورود و خروج سرمایه دارد، بانکها روان است و تجارت آزاد است.

و رانت را به هر میزانی هست بپذیریم؟
نظارت بر کالاها کار راحتی است. این حجم که در زندگی خصوصی افراد نظارت دارند، اگر این توان را در بازار کالاهای اساسی می گذاشتند کاملا قابل رصد و شناسایی بود. مرغداری هایی که سال ها تعطیل بودند هم دان مرغ ارزان می گرفتند و در بازار آزاد می فروختند. اینها به سادگی قابل پیگیری بود. فهمیدن اینها کاری ندارد اما ما نمی خواهیم بفهمیم. چرا می توانیم بفهمیم فلان خانم امروز روسری اش عقب رفته اما نمی توانیم بفهمیم چه کسی رانت می خورد؟ به این علت است که به اقتصاد مقاومتی اعتقاد ندارند.
همان زمان که برنامه حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی را می خواستند اجرا کنند، گفتم نمی توانید طرح کوپن الکترونیک را اجرا کنید. در پاسخ گفتند بانک مرکزی تضمین داده ظرف یک ماه امکان اجرا را فراهم آورد. به دوستان گفتم من رییس بانک مرکزی بودم و اطلاع دارم که شش ماه دیگر هم زیرساخت ها آماده نمی گردد. بهتر است این طرح را اعلام نکنید. اما اعلام نمودند و گفتند دوماهه اجرا خواهیم کرد. امروز هشت ماه از این وعده گذشته و هنوز این طرح اجرائی نشده است. حرف کارشناسی را برنمی تابند.
بگذارید با صراحت بگویم. دوستان دولت فکر کردند توافق نزدیک است. گفتند ارز ۴۲۰۰ تومانی را برداریم تحریم هم که برداشته می شود، مشکل افزایش قیمت پیدا نمی نماییم. اما به هر علتی توافق انجام نشد و گرفتاری های جدید پیش آمد. حالا مدام می گویند گذشتگان بانی وضعیت موجود هستند. پس شما برای چه آمدید رییس جمهور شدید؟ پس چرا در جلسات مناظره می گفتید ما می آییم وضع را درست می کنیم؟ در همان جلسات گفتید همه مشکلات را شما درست کردید. اصلا فرض نماییم همه مشکلات را ما درست کردیم و تحریم اثر نداشت و این که درآمدهای کشور در یک سال به پنج میلیارد دلار رسید، مشکلی ایجاد نکرد. شما که می دانستید وضعیت نامطلوب است، چرا آمدید؟ اگر می دانستید وضعیت خراب است چرا آمدید مسئولیت قبول کردید و وعده دادید؟ حالا که مسئولیت قبول کردید و آمدید چرا با انداختن مشکلات به گردن دیگران مسئولیت اجرا نشدن وعده ها را به گردن نمی گیرید؟
من پیشنهاد می دهم اگر واقعا گمان می کنید قبلی ها وضع را خراب کرده اند و شما نمی توانید آنرا درست کنید استعفا بدهید و کنار بروید. بگذارید انتخابات جدید برگزار گردد با مشارکت اکثریت مردم.
می گویند حکومت یکدست شده و این برای پیشبرد اهداف خوب است. باید در پاسخ گفت حکومت یکدست با اقلیت اتفاق نمی افتد، اکثریت مردم باید پشت حکومت باشند.

شاید کمتر کسی بداند که ما دو مدل ارز ۴۲۰۰ تومانی داشتیم. یک ارز جهانگیری داشتیم که فروردین ۹۷ ابلاغ گردید و بر طبق آن همه کالاها این ارز را می گرفتند، اما بنا بود قیمت آن به تدریج افزایش یابد. یک ارز دیگر داشتیم که شاید بتوان آنرا ارز همتی نامید که مرداد ۹۷ ابلاغ گردید و بر طبق آن قسمتی از کالاها از شمول اختصاص خارج شدند که این نکته مثبتی بود. اما افزایش تدریجی قیمت این ارز در ابلاغیه دوم حذف شد و نرخ روی ۴۲۰۰ تومان ثابت ماند. فکر نمی کنید اگر اجازه افزایش تدریجی را می دادید رانت شکل گرفته تا سطح ۱۸ هزار تومان به ازای هر دلار تا انتهای دوره شما بالا نمی رفت؟
افزایش تدریجی نرخ اصلا امکان پذیر نبود. وقتی شما قبول کردید بازار ثانویه داشته باشید، رشد قیمت دیگر در آن مدلول نمی دهد. اگر بانک مرکزی بصورت تدریجی قیمت را بالا می برد، باز هم نرخ ها به بازار آزاد نزدیک می شد، پس چه ضرورتی داشت که اصلا بازار ثانویه داشته باشیم. در جلسه سران در اینباره صحبت شد و تصمیم بر آن شد که نرخ ارز برای کالاهای اساسی ثابت روی ۴۲۰۰ تومان باشد. اگر بنا بود شناور باشد باید به بازار آزاد می رسید.
اواخر سال ۱۳۹۷ بخش دیگری از کالاها را از شمول اختصاص خارج کردیم. چون برخی از کالاها بااینکه جزو کالاهای اساسی است، اما برای کالری روزانه مردم استراتژیک نیست. مانند شکر، کره، برخی حبوبات که تولید داخل خوبی داشت. ولی کالاهایی مثل مرغ و تخم مرغ و کالاهای مورد نیاز مردم را در سبد کالاهای اساسی نگاه داشتیم. در شرایط تحریم جدی که سیستم تجاری و بانکی بسته است، ناگزیر هستید قوت مردم را مدیریت کنید. این که چگونه مدیریت نماییم، بسته به سیاست دولت ها متفاوت می باشد.

از شما بعنوان سلطان چاپ پول نام می برند. در دوره شما چه مقدار چاپ پول صورت گرفت؟
اولا سلطان وقتی فوق سلطان وجود دارد، دیگر موضوعیت ندارد. در زمان ما فقط در یک سال یعنی سال ۱۳۹۸ رشد پایه پولی ۳۱ درصد بود. باقی سال ها نرخ پایین تری ثبت گردید. اما در سال اول دولت سیزدهم ۳۲ درصد رشد پایه پولی ثبت گردید. امسال رشد نقطه به نقطه پایه پولی در مهرماه ۳۵ درصد اعلام شده است. اینها بازی رسانه ای پوششی های آقای رئیسی است.

رقم بگویید. از اول سال تا حالا ۱۲۰ هزار میلیارد تومان پول چاپ کرده اند.
به خاطر دارم برای بازگرداندن پول های بلوکه شده در کره جنوبی بسته مفصلی تهیه شده بود و همان روزی که معاون شما را بازداشت کردند، قرار بود با سفیر کره جنوبی تفاهمنامه امضا شود و بسته مورد نظر به اجرا دربیاید. اول در اینباره بگویید که چرا اقدامی در راستای پشتیبانی از معاون ارزی انجام ندادید؟
بیشترین حمایت را من از ایشان داشتم. اصل تاثیر در لغو شدن حکم ایشان را نامه ای که من به قوه قضائیه نوشتم، گذاشت. تاکید کرده بودم که همه پول ها بازگردانده شده و کار طبق دستورالعمل انجام شده است.

بسته ای که برای بازگرداندن پول ها تهیه شده بود چرا دنبال نشد؟
هر تفاهمی که از قبل شده بود، بمحض بازگشت تحریم ها ملغی شد. به ویژه که کره جنوبی به شدت تحت تاثیر آمریکاست و بدون اجازه آمریکا آب نمی خورد.

بیشتر بخوانید: انتقاد قالیباف از نقش دولت رئیسی در جهش گرانی ها / اگر مصوبه مجلس درباره ی حذف ارز ترجیحی اجرائی می شد، شاهد نارضایتی های فعلی نبودیم


منبع:

1401/09/29
13:43:12
5.0 / 5
531
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۳

سنج نیوز
sanjnews.ir - حقوق مادی و معنوی سایت سنج نیوز محفوظ است

سنج نیوز

خبرگزاری سنج نیوز