دخالت نمایندگان مجلس در امور اجرائی، چه آفت هایی دارد؟
اعتماد نوشت: وظیفه نمایندگان مجلس شورای اسلامی را قانون اساسی تبیین کرده است بطوریکه می توان وظیفه نمایندگان را در دو بخش خلاصه کرد؛ ۱- وضع قوانین جدید و اصلاح قوانین گذشته ۲- نظارت بر حسن اجرای قوانین
وضع قانون جدید یا اصلاح قانون قدیم، بوسیله طرح نمایندگان مجلس یا لایحه دولت میسر است و نظارت بر حسن اجرای قوانین نیز بوسیله تذکر، سوال، استیضاح، تحقیق و تفحص و نیز حضور در هیات ها و شوراهای مختلف بعنوان ناظر (بدون حق رای) ممکن و میسر گردیده است. اما در عالم واقع بخش قابل توجهی از نمایندگان مجلس در ایفای این وظایف اصلی، نقش بسیار کمرنگی دارند و گاهی نسبت به این وظایف قانونی خود بیگانه اند. بخش قابل توجهی از نمایندگان با این ذهنیت وارد فضای مجلس می شوند که آنها در راس امور هستند و هر کاری باید با اذن و اجازه یا دستور آنان انجام گیرد، در صورتیکه حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری (دامت برکاته) فرموده اند که مجلس در راس امور است نه نمایندگان مجلس! مجلس بعنوان قوه ای که منبعث از آرای مردم است در راس امور معرفی شده است نه اجزای تشکیل دهنده آن. این احساس در راس امور بودن موجب می شود که برخی نمایندگان مجلس وارد امور اجرائی حوزه انتخابیه خود شوند و وقت و انرژی خودرا صرف دخالت در امور اجرائی کنند که خلاف نص صریح قانون اساسی است. این بخش از نمایندگان بیشتر وقت خودرا صرف عزل و نصب مدیران شهرستانی و گاهی استانی می کنند تا بعدا بوسیله آنان مقاصد خودرا دنبال کنند که قصد و نیت غالب این نمایندگان، زمینه سازی برای انتخاب مجدد آنها برای دوره آتی مجلس است. نمایندگانی که خودرا درگیر موضوعات اجرائی می کنند گاهی هدف شان رانت جویی برای خود یا رانت بخشی به یاران انتخاباتی شان است که می تواند این شیوه منجر به فساد ناشی از تبانی و فساد سازمان یافته گردد. برخی دیگر نیز هدف شان از این دخالت های غیرقانونی قدرت نمایی ناشی از خودخواهی و استبداد رای و نیز تسویه حساب با مدیرانی است که در انتخابات به او کمک نکرده اند یا یاریگر رقبای انتخاباتی آنها بوده اند. گاهی نیز این دخالت ها ناشی از ناتوانی نماینده در عرض اندام در صحن مجلس و در سطح ملی است که این امر موجب تغییر میدان فعالیت نماینده می شود و نماینده را از حوزه فعالیت اصلی خود دور می سازد و نماینده، دیگر نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی نیست بلکه عملا فرماندار حوزه انتخابیه اش است. خصوصا نمایندگانی که با شعارهایی همچون ایجاد اشتغال برای جوانان، آوردن صنعت، ساختن باردیگر شهر و رفع محرومیت، از مردم رای گرفته اند و الان هیچ کدام از این شعارها را نمی توانند عملیاتی کنند، وارد کار اجرائی می شوند و با دخالت های نابجا نظم حاکم بر قوای سه گانه را به هم می ریزند.
بنظر می رسد این شیوه عمل مصداق بارز عدم پایبندی به قانون اساسی است که هم دولت باید چنین اجازه و فرصتی را به این دسته از نمایندگان مجلس ندهد و هم شورای محترم نگهبان باید در بررسی صلاحیت ها به این نوع تخطی ها از قانون اساسی توجه ویژه ای داشته باشد.
آنچه مسلم است این که قدرت غیرقانونی و بی حد و حصر موجب فساد می شود و قدرت نمایی نمایندگان در زمینه های انتخابیه، موجب استبداد رای آنها و بروز فساد می شود که به مرور زمان این فساد خودرا نمایان خواهدنمود.
اشکالی واضح است که نماینده ای که خود قانونگذار است به قانون اساسی بعنوان مهم ترین قانون کشور، پایبند نباشد و این درحالی است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی درمراسم تحلیف در مقابل قرآن مجید، سوگند یاد می کنند که به قانون اساسی پایبند باشند و از آن حراست کنند و عدم پایبندی به این سوگند، نمونه ای بارز از عدم پایبندی و عدم التزام عملی به اسلام است که انتظار می رود شورای محترم نگهبان به آن توجه ویژه داشته باشد تا ریشه این دخالت های نابجا و غیرقانونی خشکانده شود و تفکیک قوا مدلول خودرا باز یابد و اجزا و ارکان دولت بتوانند کار خودرا انجام دهند. 23302
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب